وقتی می شنویم که
اعتماد و ایران دخت هم به جمع نشریات توقیف
شده پس از انتخابات پیوستند. وقتی
می بینیم که همه نمایندگان مجلس از ترس محکوم
شدن به حمایت از مخالفین نظام و اجیر بیگانگان بودن در مقابل هر آنچه رییس جمهور
انجام می دهد سکوت می کنند.
وقتی اکثر سایت های اصلاح طلب فیلتر شده اند و حتی
وبلاگ ها به سرعت فیلتر می شوند. وقتی دسترسی به سایت های مشهور و کاربردی مثل جی
میل- یوتیوب و فیس بوک
هم امکان پذیر نیست. وقتی وجود برخی کلمات در اس ام اس ها
باعث می شود این
پیام ها ارسال نشود. وقتی تلفن ها به طرز مشکوکی مختل می شوند.
وقتی همه شبکه
های ماهواره ای با پارازیت غیر قابل دیدن می شوند. وقتی صدا وسیما
که در دوره قبل گاهی اوقات به انتقاد از عملکرد دولت می پرداخت دائما گزارش عملکرد
دولت
را پخش می کند و در محاسن دولت برنامه ها می سازد. وقتی هر کسی که انتقاد
جزیی به دولت و برنامه هایش داشته به جرم کودتا به حبس های طولانی مدت محکوم
شده
است. وقتی هر کسی که ندای اعتراض برمی آورد هر چند نوه امام هم باشد یزیدی
و
امریکایی خوانده می شود و...
همه
این ها نشان از این دارد که تمامی تحولات پس از انتخابات
برنده ای غیر از
احمدی نژاد نداشته است. حاشیه امنی که برای رییس جمهور درست شده
است به او این امکان را می دهد که هر چه می خواهد بکند و گروههای فشار اطراف وی هر
منتقدی را به بهانه تخطئه نظام و مسایل امنیتی خفه و ساکت کنند. اگر اصلاح طلبان
نفهمیده اند که چه خدمت بزرگی به احمدی نژاد کرده و می کنند بایستی در عقل و
درایت
آنان شک کرد. مصاحبه بیانیه گونه جدید میرحسین هم حاکی این حقیقت است
که ظاهرا
تغییر تاکتیکی در مواضع ایشان به وجود نیامده و قرار است همچنان
روند قبلی ادامه
یابد.
این مشکلات و
حاشیه امن ناشی از این وقایع برای رییس جمهور در
کنار مشکلات اقتصادی و
رکودی که پس از انتخابات به وجود آمده تنها یک واقعیت تلخ
را یادآور می شود
که ادامه روند موجود تنها به خودکامگی بیشتر احمدی نژاد و
محدودیت بیشتر
منتقدین و مشکلات معیشتی برای مردم منجر می شود که اتفاقا این همان
چیزی است
که احمدی نژاد می خواهد.
تجربه اثبات کرده
احمدی نژاد استاد توجیه مشکلات و نقایص خویش
است. وی با استمداد از تاکتیک
فرافکنی به سمت دشمن موهوم همیشه مشکلات خود را بر
گردن ایشان انداخته است.
اگر مسکن گران شد آن را ناشی از توطئه علیه خویش دانست و
حتی گرانی سیب
زمینی و پیاز را هم توطئه علیه خود عنوان کرد. بارها و در موارد
مشابه دیگر
نیز وی مشکلات را به گردن مخالفان و دشمنان خود انداخته است.حال تصور
کنید
رکود بزرگ اقتصادی و مشکلات معیشتی در سال دیگر تشدید شود. مطمئن باشید وی
همه
این مشکلات را ناشی از ناآرامی های پس از انتخابات عنوان می کند. در ابعاد
دیگر نیز به بهانه فعالیت مخالفان هر روز عرصه بر منتقدین تنگ تر شده و دایره
امن
وی امن تر می شود.
به نظر می آید
اصلاح طلبان تنها راه خروج از وضعیت کنونی را
ادامه روند موجود یافته اند اما
منتقدین دلسوز باید بدانند تنها راه موجود تقویت
مبارزه از طرق مدنی و در
چارچوب آزادی های هر چند محدود موجود است و ادامه آنچه
تابحال انجام شده به
محدودیت و نهایتا سرکوب کامل منتقدین و حاشیه امن تر احمدی
نژاد خواهد بود.
پس چه نیکوست تجدید نظر کلی در نوع و تاکتیک انتقاد و اصلاح طلبی
از سوی
رهبران این جنبش بی سر و سامان.
+ ارائه شده در یازدهم اسفند 1388ساعت 1 قبل از
اعتماد و ایران دخت هم به جمع نشریات توقیف
شده پس از انتخابات پیوستند. وقتی
می بینیم که همه نمایندگان مجلس از ترس محکوم
شدن به حمایت از مخالفین نظام و اجیر بیگانگان بودن در مقابل هر آنچه رییس جمهور
انجام می دهد سکوت می کنند.
وقتی اکثر سایت های اصلاح طلب فیلتر شده اند و حتی
وبلاگ ها به سرعت فیلتر می شوند. وقتی دسترسی به سایت های مشهور و کاربردی مثل جی
میل- یوتیوب و فیس بوک
هم امکان پذیر نیست. وقتی وجود برخی کلمات در اس ام اس ها
باعث می شود این
پیام ها ارسال نشود. وقتی تلفن ها به طرز مشکوکی مختل می شوند.
وقتی همه شبکه
های ماهواره ای با پارازیت غیر قابل دیدن می شوند. وقتی صدا وسیما
که در دوره قبل گاهی اوقات به انتقاد از عملکرد دولت می پرداخت دائما گزارش عملکرد
دولت
را پخش می کند و در محاسن دولت برنامه ها می سازد. وقتی هر کسی که انتقاد
جزیی به دولت و برنامه هایش داشته به جرم کودتا به حبس های طولانی مدت محکوم
شده
است. وقتی هر کسی که ندای اعتراض برمی آورد هر چند نوه امام هم باشد یزیدی
و
امریکایی خوانده می شود و...
همه
این ها نشان از این دارد که تمامی تحولات پس از انتخابات
برنده ای غیر از
احمدی نژاد نداشته است. حاشیه امنی که برای رییس جمهور درست شده
است به او این امکان را می دهد که هر چه می خواهد بکند و گروههای فشار اطراف وی هر
منتقدی را به بهانه تخطئه نظام و مسایل امنیتی خفه و ساکت کنند. اگر اصلاح طلبان
نفهمیده اند که چه خدمت بزرگی به احمدی نژاد کرده و می کنند بایستی در عقل و
درایت
آنان شک کرد. مصاحبه بیانیه گونه جدید میرحسین هم حاکی این حقیقت است
که ظاهرا
تغییر تاکتیکی در مواضع ایشان به وجود نیامده و قرار است همچنان
روند قبلی ادامه
یابد.
این مشکلات و
حاشیه امن ناشی از این وقایع برای رییس جمهور در
کنار مشکلات اقتصادی و
رکودی که پس از انتخابات به وجود آمده تنها یک واقعیت تلخ
را یادآور می شود
که ادامه روند موجود تنها به خودکامگی بیشتر احمدی نژاد و
محدودیت بیشتر
منتقدین و مشکلات معیشتی برای مردم منجر می شود که اتفاقا این همان
چیزی است
که احمدی نژاد می خواهد.
تجربه اثبات کرده
احمدی نژاد استاد توجیه مشکلات و نقایص خویش
است. وی با استمداد از تاکتیک
فرافکنی به سمت دشمن موهوم همیشه مشکلات خود را بر
گردن ایشان انداخته است.
اگر مسکن گران شد آن را ناشی از توطئه علیه خویش دانست و
حتی گرانی سیب
زمینی و پیاز را هم توطئه علیه خود عنوان کرد. بارها و در موارد
مشابه دیگر
نیز وی مشکلات را به گردن مخالفان و دشمنان خود انداخته است.حال تصور
کنید
رکود بزرگ اقتصادی و مشکلات معیشتی در سال دیگر تشدید شود. مطمئن باشید وی
همه
این مشکلات را ناشی از ناآرامی های پس از انتخابات عنوان می کند. در ابعاد
دیگر نیز به بهانه فعالیت مخالفان هر روز عرصه بر منتقدین تنگ تر شده و دایره
امن
وی امن تر می شود.
به نظر می آید
اصلاح طلبان تنها راه خروج از وضعیت کنونی را
ادامه روند موجود یافته اند اما
منتقدین دلسوز باید بدانند تنها راه موجود تقویت
مبارزه از طرق مدنی و در
چارچوب آزادی های هر چند محدود موجود است و ادامه آنچه
تابحال انجام شده به
محدودیت و نهایتا سرکوب کامل منتقدین و حاشیه امن تر احمدی
نژاد خواهد بود.
پس چه نیکوست تجدید نظر کلی در نوع و تاکتیک انتقاد و اصلاح طلبی
از سوی
رهبران این جنبش بی سر و سامان.
+ ارائه شده در یازدهم اسفند 1388ساعت 1 قبل از