به
چند دلیل زیر به نظر می رسد لایحه هدفمند سازی یارانه ها عاقبت
خوشی را برای
کشور - مردم و رییس جمهور نخواهد
داشت:
۱- ذات و اصل چالشی
طرح: فارغ از این که این
طرح توسط چه کسی و چگونه و در چه زمانی و
توسط چه کسی اجرا شود این طرح ذاتا
انقلابی و چالشی است و به هر حال اثرات
اجتناب ناپذیری دارد که بایستی منتظر آن
بود. تورم و رکود توامان و شکست
بسیاری از تولیدکنندگان خرد قطعا مورد انتظار
خواهد بود. اگر در اجرای این
طرح مشکلاتی ایجاد شود طبیعتا بایستی تبعات مضاعفی را
انتظار
داشت.
۲- لایحه عجولانه و احتمالا
کارشناسی ضعیف آن:
تدوین عجولانه این طرح بنا به شنیده ها موجب شد که
کارشناسان معدودی در مورد آن
اظهار و اعمال نظر کنند. این ادعای بنده به
گواه ادعای بسیاری اقتصاددانانی است
که صدایشان در این دیکتاتوری رسانه ای
موجود به جایی نرسید.
۳- دستکاری
های مجلس در لایحه: موقعی که شنیدم
لایحه ۴۰ هزار میلیارد درآمد
برای درآمد ناشی از اجرای طرح پیش بینی کرده بود و
مجلس آن را به ۲۰ هزار
میلیارد تقلیل داد فهمیدم که فاجعه مدیریتی در کشور ما به
چه حدی رسیده است
که تصمیمات به این مهمی در کشور ما با یک سلیقه غیرکارشناسی شده
به این صورت
شکل می گیرد.
۴- بستر سیاسی و
اجتماعی ملتهب کشور: علیرغم
تلاش بسیاری برای عادی جلوه دادن وضعیت
کشور کسانی که منصفانه به قضاوت اوضاع می
نشینند وضعیت اجتماعی را سرشار از
بی اعتمادی و نارضایتی می بینند و خصوصا در
پایتخت جو را آماده التهاب
ارزیابی می کنند. در این شرایط فشارهای لایه های مختلف
جامعه می تواند این
طرح را به شکست منتهی کند چنانچه لایحه مالیات بر ارزش افزوده
را با شکست
مواجه کرد.
۵- نوع مدیریت شخص رییس
جمهور: مدیریت منحصر
به فرد رییس جمهور و تصمیمات آنی و پوپولیستی
وی می تواند باعث دستکاری شدن طرح-
ناقص اجرا شدن و شکست آن
شود.
آرزو می کنم این طرح با موفقیت و
کمترین تبعات اجرا شود و رییس
جمهور سرافراز از اجرای آن بیرون بیاید. اما
از سوی دیگر هم نمی توانم نگرانی ام
را از نحوه شکل گیری و اجرای این طرح
پنهان کنم . امیدوارم رییس جمهور هم با تلاشی
مضاعف و با پذیرش سخن کارشناسان
در مراحل بعدی جلوی تبعات احتمالی آن را بگیرد و
فضای رسانه ای کشور هم از این حصر دربیاید و در فضایی منصفانه اجرای طرح مورد نقد
سازنده قرار گیرد.