امپریالیست ها از آغاز توسعه طلبی در مناطقی مثل ایران و عراق و سایر کشور های اسلامی بر دو عامل مشخص برای پیش بردن برنامه های خود متکی بودند :
1-عامل مذهب 2-عامل سلطنت عمله ی سلطنت و شاهانی که تحت حمایه استعمار گران بوده اند از سویی و آخوند ها از سوی دیگر قوی ترین ستون های چپاول گران را همیشه تشکیل داده اند. در مورد اول محور های مذهبی مثل ولایت فقیه که توده های نا آگاه را به دنبال خود میکشد و به تبعیت کور کورانه وا میدارد به شهادت تاریخ صد سال گذشته در ایران همواره دست افزار چپاول گران بوده اند . بنابر این امپریالیست ها نه تنها به پدیده عقب مانده و عقب نگهدارنده ای به نام ولی فقیه مشکلی ندارند بلکه همواره مشوق و پشتیبان آن هم بوده اند . در این میان در کمتر سرزمینی از کشورهای اسلامی کنونی موضوعی به نام ولایت فقیه به اهمیت ایران بوده است این درست همان عاملی است که در ریشه های مذهبی چهارده قرن گذشته در هر شرایطی باعث عقب ماندگی و بحران های مستمر فرهنگی شده است . به بیان دیگر هیچ چماق داری مثل دایره امامان و مراجع مذهبی و ولایت فقیه قادر نبودندابزار سلطه جویی بیگانگان در ایران باشند و زمینه را برای مهاجمان در دوران ها و به صورت های مختلف آماده کنند . واقعیت قضیه این است که تا به امروز حتی یک بار اسلام در جلوه و پاکی و معنویتی که مورد ادعای پیروان آن است به تاریخ ملت ما عرضه نشده است به خصوص در سی و ی سال گدشته این عامل ارتجاعی به وحشیانه ترین و کثیف ترین شکل خود مورد بهره برداری قرار داده است . در پایان هزاره دوم میلادی شمشیر کشانی که وارثان عقب ماندگی و فلاکت بوده اند با وعده موکد آزادی و دموکراسی و حقوق بشر پا به میدان گذاشتند اما به محض کسب قدرت همچون پدرشان در چهارده قرن گذشته ریشه آزادی و آزادگی را هدف گرفته اند . نثل اول و دومی که مورد تهاجم انهدامی ولی فقیه قرار گرفت هرگز فراموش نمیکند که خمینی به محض کسب قدرت سیاسی میگفت : اینهایی که از دموکراسی حرف میزنند دشمن اسلامند و ما هر چه میکشیم از کسیست که ادعای روشنفکری دارد و باید بگویم اگر از فضولی دست بر ندارند آنها را سرکوب خواهیم کرد . متاسفانه مردم ایران و روشنفکران این مردم در آن لحظات درک درستی از این حرف نداشتند تا در مقابل آن صف آرایی درستی را سازمان دهی کنند . آنچه را که ولی فقیه بنا به اقتدار اسلامی خود گفت به وسیله خود او و پیروان جنایت کارش به اجرا در آمد و قتل عام آزادیخواهان ایران و حتی کودکان و نوجوانان به وسیله این روحانیت متحجر همچنان ادامه دارد . پس از سی و دو سال که دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه زمین ایران از خون مبارز ترین و آگاه ترین فرزندان خلق رنگین کرد اکنون معلوم شده است که تمام لاف و گزاف های ضد امپریالیستی امام شیادان و پیروان او فقط و فقط جاده صاف کن ورود تمام عیار امپریالیست ها به منطقه بوده است ويژگي هاي يک ديکتاتور از
زبان طالقاني ...يك ديكتاتور دين را به استخدام... مي گيرد. شرف و انسانيت را به استخدام خود مي گيرد. دروغ مي گويد. فريب مي دهد. خدا را شاهد مي گيرد که من دلسوزترين مردم در حق شما ملت هستم. ولي روحيه اش لجوج ترين و کينه ورزترين مردم است نسبت به خلق! وقتي سوار کار نشده وعده ميدهد؛ وقتي سوار شد ديگر به هيچ چيز رحم نمي کند. اين خاصيت يک ديکتاتور است عربها کاری با ما کردند که تا 2000 سال هم نتوانیم از غرقاب هلاک
نجات پیدا کنیم.... میرزا آقاخان کرمانی ظاهرا «الله» و پیامبر و جبرئیل، و تمامی ملائک دست به دست هم دادند و قسم خوردند که «ایرانی» را از تختِ شوکت و شرافت فرود آورند، و بر خاک مذلت و فقر و مسکنت بنشانند. الحمد الله الذی صدقنا وعده.... و در وعده الله، تردیدی نیست!؟ مشتی عربِ بیابانی، اجرای فوری این فرمان را بر عهده گرفتند. تختِ پادشاهی و آبادی مملکت ، تمدن، تربیت و صداقت و شجاعت و کرامت ایرانی را، بر باد فنا دادند . جوانان ایرانی را اسیر، و زنان شان را دستگیر کردند. پیران و مغان و دبیران و موبدان مان را مانند گوسفند سر بریدند، و بر میدان مذلت هشتند. شهرهای مان را ویران کردند، آبادی هایمان را بیابان، و اموالمان را غارت کردند. مختصر، من و تو را به روز سیاهی نشاندند؛ که الله شان وعده داده بود. و آنچنان ایرانی را پریشان کردند، که شاید اگر دانشمندان بنی آدم برای دو هزار سال دامن همت به کمر بزنند ، تا ایرانی را از این غرقاب هلاکت نجات بدهند، نتوانند به چند دلیل زیر به نظر می رسد لایحه هدفمند سازی یارانه ها عاقبت خوشی را برای کشور - مردم و رییس جمهور نخواهد داشت: ۱- ذات و اصل چالشی طرح: فارغ از این که این طرح توسط چه کسی و چگونه و در چه زمانی و توسط چه کسی اجرا شود این طرح ذاتا انقلابی و چالشی است و به هر حال اثرات اجتناب ناپذیری دارد که بایستی منتظر آن بود. تورم و رکود توامان و شکست بسیاری از تولیدکنندگان خرد قطعا مورد انتظار خواهد بود. اگر در اجرای این طرح مشکلاتی ایجاد شود طبیعتا بایستی تبعات مضاعفی را انتظار داشت. ۲- لایحه عجولانه و احتمالا کارشناسی ضعیف آن: تدوین عجولانه این طرح بنا به شنیده ها موجب شد که کارشناسان معدودی در مورد آن اظهار و اعمال نظر کنند. این ادعای بنده به گواه ادعای بسیاری اقتصاددانانی است که صدایشان در این دیکتاتوری رسانه ای موجود به جایی نرسید. ۳- دستکاری های مجلس در لایحه: موقعی که شنیدم لایحه ۴۰ هزار میلیارد درآمد برای درآمد ناشی از اجرای طرح پیش بینی کرده بود و مجلس آن را به ۲۰ هزار میلیارد تقلیل داد فهمیدم که فاجعه مدیریتی در کشور ما به چه حدی رسیده است که تصمیمات به این مهمی در کشور ما با یک سلیقه غیرکارشناسی شده به این صورت شکل می گیرد. ۴- بستر سیاسی و اجتماعی ملتهب کشور: علیرغم تلاش بسیاری برای عادی جلوه دادن وضعیت کشور کسانی که منصفانه به قضاوت اوضاع می نشینند وضعیت اجتماعی را سرشار از بی اعتمادی و نارضایتی می بینند و خصوصا در پایتخت جو را آماده التهاب ارزیابی می کنند. در این شرایط فشارهای لایه های مختلف جامعه می تواند این طرح را به شکست منتهی کند چنانچه لایحه مالیات بر ارزش افزوده را با شکست مواجه کرد. ۵- نوع مدیریت شخص رییس جمهور: مدیریت منحصر به فرد رییس جمهور و تصمیمات آنی و پوپولیستی وی می تواند باعث دستکاری شدن طرح- ناقص اجرا شدن و شکست آن شود. آرزو می کنم این طرح با موفقیت و کمترین تبعات اجرا شود و رییس جمهور سرافراز از اجرای آن بیرون بیاید. اما از سوی دیگر هم نمی توانم نگرانی ام را از نحوه شکل گیری و اجرای این طرح پنهان کنم . امیدوارم رییس جمهور هم با تلاشی مضاعف و با پذیرش سخن کارشناسان در مراحل بعدی جلوی تبعات احتمالی آن را بگیرد و فضای رسانه ای کشور هم از این حصر دربیاید و در فضایی منصفانه اجرای طرح مورد نقد سازنده قرار گیرد. وقتی می شنویم که
اعتماد و ایران دخت هم به جمع نشریات توقیف شده پس از انتخابات پیوستند. وقتی می بینیم که همه نمایندگان مجلس از ترس محکوم شدن به حمایت از مخالفین نظام و اجیر بیگانگان بودن در مقابل هر آنچه رییس جمهور انجام می دهد سکوت می کنند. وقتی اکثر سایت های اصلاح طلب فیلتر شده اند و حتی وبلاگ ها به سرعت فیلتر می شوند. وقتی دسترسی به سایت های مشهور و کاربردی مثل جی میل- یوتیوب و فیس بوک هم امکان پذیر نیست. وقتی وجود برخی کلمات در اس ام اس ها باعث می شود این پیام ها ارسال نشود. وقتی تلفن ها به طرز مشکوکی مختل می شوند. وقتی همه شبکه های ماهواره ای با پارازیت غیر قابل دیدن می شوند. وقتی صدا وسیما که در دوره قبل گاهی اوقات به انتقاد از عملکرد دولت می پرداخت دائما گزارش عملکرد دولت را پخش می کند و در محاسن دولت برنامه ها می سازد. وقتی هر کسی که انتقاد جزیی به دولت و برنامه هایش داشته به جرم کودتا به حبس های طولانی مدت محکوم شده است. وقتی هر کسی که ندای اعتراض برمی آورد هر چند نوه امام هم باشد یزیدی و امریکایی خوانده می شود و... همه این ها نشان از این دارد که تمامی تحولات پس از انتخابات برنده ای غیر از احمدی نژاد نداشته است. حاشیه امنی که برای رییس جمهور درست شده است به او این امکان را می دهد که هر چه می خواهد بکند و گروههای فشار اطراف وی هر منتقدی را به بهانه تخطئه نظام و مسایل امنیتی خفه و ساکت کنند. اگر اصلاح طلبان نفهمیده اند که چه خدمت بزرگی به احمدی نژاد کرده و می کنند بایستی در عقل و درایت آنان شک کرد. مصاحبه بیانیه گونه جدید میرحسین هم حاکی این حقیقت است که ظاهرا تغییر تاکتیکی در مواضع ایشان به وجود نیامده و قرار است همچنان روند قبلی ادامه یابد. این مشکلات و حاشیه امن ناشی از این وقایع برای رییس جمهور در کنار مشکلات اقتصادی و رکودی که پس از انتخابات به وجود آمده تنها یک واقعیت تلخ را یادآور می شود که ادامه روند موجود تنها به خودکامگی بیشتر احمدی نژاد و محدودیت بیشتر منتقدین و مشکلات معیشتی برای مردم منجر می شود که اتفاقا این همان چیزی است که احمدی نژاد می خواهد. تجربه اثبات کرده احمدی نژاد استاد توجیه مشکلات و نقایص خویش است. وی با استمداد از تاکتیک فرافکنی به سمت دشمن موهوم همیشه مشکلات خود را بر گردن ایشان انداخته است. اگر مسکن گران شد آن را ناشی از توطئه علیه خویش دانست و حتی گرانی سیب زمینی و پیاز را هم توطئه علیه خود عنوان کرد. بارها و در موارد مشابه دیگر نیز وی مشکلات را به گردن مخالفان و دشمنان خود انداخته است.حال تصور کنید رکود بزرگ اقتصادی و مشکلات معیشتی در سال دیگر تشدید شود. مطمئن باشید وی همه این مشکلات را ناشی از ناآرامی های پس از انتخابات عنوان می کند. در ابعاد دیگر نیز به بهانه فعالیت مخالفان هر روز عرصه بر منتقدین تنگ تر شده و دایره امن وی امن تر می شود. به نظر می آید اصلاح طلبان تنها راه خروج از وضعیت کنونی را ادامه روند موجود یافته اند اما منتقدین دلسوز باید بدانند تنها راه موجود تقویت مبارزه از طرق مدنی و در چارچوب آزادی های هر چند محدود موجود است و ادامه آنچه تابحال انجام شده به محدودیت و نهایتا سرکوب کامل منتقدین و حاشیه امن تر احمدی نژاد خواهد بود. پس چه نیکوست تجدید نظر کلی در نوع و تاکتیک انتقاد و اصلاح طلبی از سوی رهبران این جنبش بی سر و سامان. + ارائه شده در یازدهم اسفند 1388ساعت 1 قبل از اخبار این هفته در
عرصه بین الملل خبرهای خوشی برای ایران نبود. گزارش دبیر کل جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی که مدعی است شواهدی وجود دارد که ایران در تلاش برای کلاهک هسته ای است شاید نقطه عطف این رخدادهای ناخوشایند در عرصه بین الملل برای ما بود. پس از این گزارش همه کشورهای غربی و روسیه علیه ایران مواضعی تند اتخاذ کردند. روسیه با صدور بیانیهای رسما از ایران خواست همکاری نزدیکتری با آژانس داشته باشد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه روز جمعه گفت: «ما بسیار نگرانیم و نمیتوانیم بپذیریم که ایران از همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی سر باز میزند.» البته این مواضع پس از اعلام آغاز غنی سازی 20 درصد قابل پیش بینی بود. سفر کلینتون به عربستان و همراهی بی سابقه اعراب بر علیه ایران با امریکا هم خبر دیگری بود که گویای برنامه ریزی حساب شده امریکا برای فشار بر ایران و خصوصا اعمال تحریم های نفتی و بنزینی در سال آینده است. در این میان نکته جالب مواضع نرم تر چین در خصوص ایران است. این مواضع ناشی از بحران سیاسی چین و امریکا است که چند عامل عمده دارد. دیدار دالایی لاما با اوباما نقطه اوج این بحران ارزیابی می شود و قبل از آن خبر فروش سلاحهای امریکا به تایوان این بحران را شکل داد. دیدار باراک اوباما با دالایی لاما خشم دولت چین را برانگیخت و با احضار سفیر امریکا به وزارت امور خارجه چین همراه شد. این دیدار بحثبرانگیز در شرایطی رخ داد که امریکا درصدد همراه کردن چین برای اعمال تحریم علیه ایران است. چین هم مساله ایران را گزینه مناسبی برای فشار بر امریکا در مسائل مختلف دانسته است و سعی می کند به بهانه همراهی با غرب برای فشار بر ایران باج های کلانی از آنان دریافت کند. این مساله وقتی بیشتر اهمیت پیدا می کند که بدانیم چین رییس دوره ای شورای امنیت هم هست. ایران هم شاید به واسطه همین پشت گرمی ها و دلخوشی هایی که چین به او داده چنین گردن کلفتی کرده و پس از غنی سازی تهدید به خروج از ام پی تی هم می کند. در این میان نکته ای که شاید سیاستمداران ایرانی فراموش کرده اند آن است که چین هم مانند روسیه یک رفیق مادام العمر نیست و چه بسا با گرفتن یک باج از غرب به سرعت یک چرخش کامل نماید و ما را با غرب تنها بگذارد. روسیه که فعلا به شدت پشت ایران را خالی کرده و تقریبا همسو با غرب ایران را محکوم می نماید و قطعا در مورد تحریم هایی که آماده اعمال علیه ایران هستند با آنها همراهی می کند و چین هم که قطعا پس از گرفتن سهم خود کنار می رود . در این میان ایران که از دامان روسیه به دامان چین پناه برده تک و تنها بایستی تاوان به قول غربی ها ماجراجویی های خود را به سختی بپردازد. دو نکته درباره دين و علم
از قديم گفته اند: "مردم معمولا فکر مى کنند دين حقيقت است، انسانهاى فکور آن را جعلى و کليه حاکمان دين را بسيار مفيد مى دانند" اين آخرى در مورد همه از بوش و بلر تا ريگان و کلينتون و خمينى و خاتمى و هر ديکتاتور ريز و درشت و ديگر صادق است. باز هم از قديم گفته اند: "اگر خدا وجود نمى داشت، آن را اختراع مى کردند" دين براى بشر توهمات مى آفريند و آلام وى را تسکين مى دهد تا بتواند با ترسها و نگرانيهاى خود مقابله کند. از مرگ مى ترسيد؟ به محمد و عيسى پناه ببريد تا دوباره بعد از مرگ زنده شويد. دنيا خيلى غير عادلانه و ستمگرانه است؟ دست زدن به انقلاب و مبارزه براى آزادى ممکن است ريسکى و خطرناک باشد و به ثمر هم نرسد. اينها را فراموش کنيد و به خدا ايمان بياوريد که بعد از اين دنيا در آخرت بالاخره عدالت را مستقر و خوبها را پاداش و بدها را به مجازات مى رساند. اين همان خاصيت ترياک بودن دين است. به همين دليل رگه اى از آته ايست ها که فکر مى کنند فقط با علم مى توان مذهب را عقب زد و علم نهايتا و بطور محتوم پيروز خواهد شد، سخت در اشتباهند. دين خاصيتهاى زيادى براى اين دنياى نابرابر و کسانى که در حفظ آن ذينفعند، دارد. ما نمى توانيم صبر کنيم تا دين خودش کنار بکشد و از بين برود. اين غير ممکن است. بايد از لاک خود بيرون بيائيم، دين را عقب بزنيم، بکشيم و بر ويرانه هاى آن، بايستيم و جامعه را عليه آن واکسينه کنيم. مردم تونس، مصر و دیگر کشورهای آفریقایی و عربی، آن گونه که برخی از سران و مقامات و رسانه های حکومت وحشی اسلامی ايران، ادعا می کنند آیا به دنبال تشکيل يک حکومت اسلامی، شبيه حکومت اسلامی ایران هستند؟ یا این که مردم کشورهای تونس، مصر و ...، با هدف دست یابی به یک جامعه آزاد، برابر و عادلانه انسانی، خواهان حکومت های مستبد خود هستند؟ مردم معترض، همراه با مبارزه و اعتراض و اعتصاب طبقه کارگر و تشکل های کارگری تونس، دولت حاکم را فلج کردند و زین العابدین بن علی، ریيس جمهوری که ٢٣ سال قدرت را در این کشور، قبضه کرده بود، فراری دادند تلاش محمد الغنوشی، نخست وزیر فعلی باقی مانده دولت حاکم و وعده و وعيدهایش با هدف آرام کردن مردم و کنترل اوضاع، تاکنون به جایی نرسيده است . کارگران و تشکل های کارگری تونس، همراه توده های وسيع جوانان و مردم آزادی خواه با اعتراض به گرانی، بی کاری و دیکتاتوری، و با خواست به زیر کشيدن کل حاکميت پيشين، هم چنان به مبارزه پيگير خود ادامه می دهند می خواهند نياز به تحليل و تفسير زیادی نيست . « نان و کار و آزادی » بی شک در این مورد و این که مردم تونس زیرا کافی ست که به شعارهای اعتراضی مردم و این که محمد بوعزیزی، جوان تحصيل کرده بی کاری که به دست فروشی در یک گاری دستی روی آورده بود با تعرض پليس روبرو شد و از روی خشم خودش را آتش زد و چند روز بعد در اثر سوختگی شدید در بيمارستان جان باخت جرقه انقلاب تونس را زد . در واقع کارگران، بی کاران ناميده بودند . حتی مجله « انقلاب نان » نام دهد « انقلاب ياسمين » و جوانان تونس، قبل از اين که بورژوازی آن را ناميدند . « انقلاب نيروی کار » خواند و برخی هم آن را « انقلاب گرسنگان » تايم آن را مصر با ٨٠ ميليون نفر جمعيت، پرجمعيت ترین کشور عربی است . بيش از ۴٠ درصد از جمعيت مصر با درآمدی معادل ٢ دلار به ازای هر نفر، زیر خط فقر زندگی می کنند . شعارها و مطالبات مردم برچيده شدن بساط دیکتاتوری و برقراری آزادی، رفاه و عدالت اجتماعی است و هيچ شعار مذهبی از تونس تا مصر شنيده نشده است . حتی جریانات مذهبی در این کشورها، شعارهای خود را طرح نمی کنند. چون که به ضررشان است. در حقيقت دوره حاضر، دوره خرافه زدایی مذهبی، فقرزدایی و دیکتاتورزدایی است . بنابراین، سران و مقامات و رسانه های حکومت اسلامی در مورد تحولات انقلابی از تونس تا مصر، آشکارا دروغ می گویند . در چنين شرایطی، همه نهادها و دولت های سرمایه داری جهان، نگران تحولات انقلابی جاری هستند . هيئت حاکمه آمریکا که اکنون شاهد قدرت عظيم مردم مصر و سرنگونی قریب الوقوع هيئت حاکمه این کشور است، همواره به مبارک فشار می آورد تا اعتراضات مردم در این کشور مهم عربی، تعميق و گسترش پيدا نکرده هر چه زودتر از حکومت کناره گيری کند و خلا قدرت پر شود . و هم چنين دولت اوباما، ظاهری و به ناچار از مبارزه مردم و ١ / مطالبات آن ها حمایت می کند. در حالی که دولت اوباما، تنها در سال ٢٠١٠ به دولت حسنی مبارک، معادل ٣ ميليارد دلار کمک نظامی و تسليحاتی کرده بود . در عين حال، دولت اوباما، معادل همين رقم را برای کمک سال جاری وعده داده است . در حقيقت شکست روند صلح خاورميانه و جنگ در عراق و افغانستان و تحولات انقلابی اخير، حاکی از آن است که یک دولت برآمده از درون تحولات انقلابی مردم، دیگر سياست خارجی مشابهی را در پيش نخواهد گرفت . از جمله به تحولات تازه ای در روند روابط و مناسبات اعراب با دولت اسرائيل و فلسطين منجر خواهد شد . از این رو، تحولات مصر، دولت های غربی و هم دولت اسرائيل را به شدت نگران کرده است . اما با وجود تمام این تحليل ها، هنوز باید منتظر بود، منتظر نتایج تحولات تاکنونی در کشورهای مختلف و به ویژه مصر . منتظر بود که پس از مصر، تحولات و اعتراضات مردمی در کدام کشور پی گرفته خواهد شد. اکنون زنجيری از کشورهایی که حاکمان قداره بند در قدرت هستند در صف تحولات انقلابی قرار دارند . فردا نوبت کدام کشور است؟ شاید هم ایران ! اکنون تحولات انقلابی و خشم اقشار مختلف مردم، به ویژه بی کاران و مردم فقير و سرکوب شده از قاره آفریقا تا آسيا را فراگرفته است . همه این تحولات انقلابی، ریشه در تورم و گرانی، فقر و بی کاری و سياست های سرکوب گرانه دولت های مستبد دارد . البته این تحولات تنها محدود به این قاره های نبوده و کشورهای غربی نيز در دو سال اخير بحران های بزرگی از سر گذرانده اند . تظاهرات های گسترده کارگران و بی کاران و مردم محروم در ایتاليا، فرانسه، یونان و غيره در سال ٢٠١٠ ، نشان داد که بحران سيستم سرمایه داری جهانی است و بر خلاف تحليل گران ليبرال و راست، این بحران نه تنها در عرصه مالی و تجاری، بلکه در ساختارهای پایه ای آن وجود دارد . ماه های آخر سال ٢٠٠٨ ، بحران مالی در عرصه بانک ها و بازارهای بورس، از آمریکا شروع شد و تمام اروپا فراگرفت . از دولت های پيشرفته سرمایه داری تا نهادهای بين المللی سرمایه داری چون صندوق بين المللی پول و بانک جهانی، صدها نشست آشکار و نهان برگزار کردند و ميلياردها دلار به بازارهای بورس و بانک ها تزریق کردند تا جلو پيشروی بحران خود را بگيرند . اما بحران در همين حد باقی نماند و به سرعت به صنایع مادر و حتی ورشکستگی اقتصادی دولت هایی چون یونان نيز کشيده شد . صدها هزار کارگر بی کار شدند. فشار کار بر کارگران شاغل شدن یافت و دولت ها، مجددا 2 ميلياردها دلار به صنایع ماشين سازی و هواپيماسازی و صنعت توریسم و غيره اختصاص دادند تا باز هم از رشد و گسترش بحران خود که هر بار آوار ان را بر سر کارگران و مردم محروم می ریزند جلوگيری کنند . از همان سال ٢٠٠٨ ، هم زمان با خذف سوبسيدهای دولتی بر برخی از کالاهای مورد نياز مردم، به توصيه صندوق بين المللی پول و آزاد کردن قيمت کالاها، مساله مواد غذایی و افزایش قيمت کالاها نيز به یک معضل اجتماعی تبدیل شد . حتی سازمان ملل نيز درباره گرسنگی هشدارهایی داد. در اعتراض به این وضعيت، تظاهرات هایی در کشورهای مختلف جهان، سازمان دهی و برگزار شد . اما این تظاهرات ها، به تحولات جدی بر عليه بورژوازی منجر نشدند . از وجود یک ميليارد انسان گرسنه در جهان خبر داده است . فائو، ،« فائو » سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد اهداف » ، هشدار داده است در صورتی که جهان در مقابله با گرسنگی به همين سرعت ناچيز فعلی پيش برود در کاهش ٥٠ درصدی شمار گرسنگان جهان تا سال ٢٠١٥ محقق نخواهد شد . « توسعه هزاره چند ماه پيش ، « دفتر هماهنگی امور انسان دوستانه سازمان ملل متحد » هم چنين خانم والری آموس، ریيس مبلغ ٨٤ ميليون دلار برای کمک به مردمی اختصاص داده که از « صندوق مرکزی پاسخ اضطراری » اعلام نمود گرسنگی، سوء تغذیه، بيماری، آوارگی و درگيری در ١٥ وضعيت اضطراری نادیده انگاشته شده در سراسر جهان، گرفتارهستند . صندوق مرکزی پاسخ اضطراری به وسيله دفتر هماهنگی امور انسان دوستانه ملل متحد که هدف آن تسریع در فعاليت های امدادی برای وضعيت های اضطراری انسان دوستانه است اداره می شود که در سال ٢٠٠٦ ،تاسيس گردید . کشور های عضو سازمان ملل متحد، سازمان های غيردولتی، دولت های محلی و اشخاص، کمک های داوطلبانه به این صندوق ارائه می دهند . اما اعتراضات مردمی گسترده ای که از سال جدید ٢٠١١ ، در اعتراض به سرکوب های دولتی، نابرابری، بی کاری و فقر بر عليه سيستم سرمایه داری جهانی آغاز شده است حاموش شدنی نيست و روزبروز ابعاد آن گسترده تر می شود . دیگر با سرکوب و وعده و عيدهای تو خالی حکومت ها نمی توان شکم مردم گرسنه را سير کرد و به بند کشيد . ریيس جمهوری تونس، با قدرت مردم و اعتراضات پيگير کارگران و بی کاران و جوانان فرار کرد و بقایای دولت سابق تونس در حال فروریزی است . تظاهرات هایی در الجزایر، اردن، یمن، آلبانی و... در جریان است. اما خيزش مردمی در مصر بسيار متفاوت است . هر چند که حسنی مبارک، ریيس جمهور این کشور، هنوز فرار نکرده اما روزبروز قدرتش رو به افول است و مردم با وجود حکومت نظامی، شبانه روز در خيابان ها هستند و لحظه به لحظه عرصه را بر دولت مبارک تنگ و تنگ تر می کنند . تنها روز سه شنبه یکم فوریه ٢٠١١ ، حدود هشت ميليون انسان در شهرهای مختلف دست به راه پيمایی و تظاهرات زدند . در این مدت ده روز اخير اعتراضات مردم مصر، کارگران خود را متحدتر کرده و تشکل هایی نيز به وجود آورده اند نشانه دهنده این واقعيت است که طبقه کارگر و مردم معترض در دوره های انقلابی، راه ده ساله را به سرعت در طول چند روز می پيمایند و تحولات به سرعت اتفاق می افتد . حتی لحظات نيز بی نهایت حائز اهميت و سرنوشت ساز است. مصر کشوری بسيار مهم و استراتژیک است که قاره آفریقا را به آسيا و خاورميانه وصل می کند . تحولات این کشور، به معنای واقعی تحولات قاره آفریقا و کشورهای عربی را رقم می زند . بعلاوه تحولات این کشور برای دولت های غربی و در راس همه آمریکا بسيار مهم و سرنوشت ساز است به ویژه این که مصر و اسرائيل، هم رمز هستند و دولت های کنونی شان نيز رابطه نزدیکی با همدیگر دارند . بی جهت نيست که دولت اسرائيل هم چون دولت مصر، مردم را از قدرت گيری احتمالی اسلاميون می ترسانند . اگر تحولات مصر واقعا به یک نتایج مردمی و دست کم به یک دولت دمکراتيک منجر شود که خواست های کارگران، بی کاران و مردم محروم را تا حدودی برآورد سازد و به آزادی های فردی و جمعی احترام بگذارد و بدون در نظر گرفتن جنسيت، مليت، باورهای مذهبی، نگاه یک سان و برابری به حقوق همه شهروندان داشته باشد؛ بی شک زنگ خطر را برای کشورهای آفریقایی و عربی و به ویژه دولت سرکوب گر و اشغال گر اسرائيل به صدا درخواهد آورد . بنابراین، هم اکنون دولت های بورژوازی جهان بسيج شده اند تا جلو تحولات مصر و عميق تر شدن خواست های کارگران، زنان، دانش جویان و مردم آزادی خواه را بگيرند . باید دید که در این جنگ و گریز خيابانی بين کارگران و مردم حق طلب با نيروهای سرکوبگر حکومت و گرایشات مذهبی و در راس همه اخوان المسلمين که نسبتا پایگاه قوی و سنت داری هم در این کشور دارد؛ باید دید که نقش آتی آن در حاکميت آتی مصر تا چه حد خواهد بود؟ اما همه تحليل ها و گزارشات تاکنونی از تونس، الجزایر، اردن، یمن، مصر و غيره حاکی از آن است که گرایشات مذهبی حضور کم رنگی در حرکت های اخير مردمی در این کشورها دارند . دليش هم روشن است. اگر مذهبيون سی و دو سال پيش در ایران قدرت را قبضه کردند دوره ای بود که دنيای عرب در مقابل رقيب قدرت مند خود در شرق، یعنی شوروی نياز به کمربند سبز اسلامی داشت . دولت های غربی در این دروه در رقابت با شوروی و جلوگيری از رشد و گسترش گرایش چپ و کارگری، تا آن جا که در توان داشتند به گروه های مرتجع اسلامی در کشورهای مختلف کمک کردند . از جمله به نيروهای جهادی و مجاهدین افغان در افغانستان، حماس و جهاد اسلامی در فلسطين، اخوان المسلمين در کشورهای عربی، پس از کودتای ١٩٨٠ مسجدسازی ژنرال ها در ترکيه تا بده و بستان های نهان و آشکار نمایندگان دولت های غربی با طرفداران خمينی و به اصطلاح ليبرال هایی چون بازرگان، بنی صدر، یزدی و غيره که تا مغز استخوان هایشان مذهبی بودند و دست کمی از آخوندها و خمينی نداشتند . دولت های غربی در تحولات انقلاب ٥٧ ترس داشتند که رهبری انقلاب به دست کارگران و نيروهای چپ نيفتد گرایش اسلامی را تقویت کردند . انقلابی که شاه نتوانسته بود سرکوب کند این بار گرایش عقب مانده بورژوازی، یعنی با سلاح مذهب سرکوب کند . در واقع شاه که نتوانسته بود انقلاب مردم ایران را سرکوب کند حکومت تازه به قدرت رسيده اسلامی، به وحشيانه ترین شکلی آن را سرکوب کرد و به مسلخ بورژوازی برد . بنابراین، در این دوره، دولت های غربی به یک کمربند سبز اسلامی، در اطراف رقيب قدرت مند 3 خود، یعنی شوروی، نياز مبرم داشتند . از این رو، با تمام امکانات از گروه های مذهبی حمایت کردند و خمينی ها، بن لادن ها، ملاعمرها و غيره را به هيولاهایی تبدیل کردند و به جان مردم این کشورها انداختند . چندین دهه است که شيخ های مرتجع جهان عرب، ژنرال های کودتاگر چون حسنی مبارک، از حمایت های بی دریغ دولت های غربی و در راس همه دولت آمریکا برخوردار هستند . در شرایطی که اعتراضات مردمی به ویژه در جهان عرب، ابعاد تازه ای به خود می گيرد سران حکومت اسلامی، پس لرزه های انقلاب » و « مسلمان » برای این که به اصطلاح دست پيش بگيرند تا پس نيفتند از بيداری سخن به ميان می آورند . سخنان مسخره و خنده دار و غيرواقعی که هر چه بيش تر خودشان را بی « اسلامی حيثت و بی آبرو می کنند . این جانيان از یک سو، به سران کشورهایی چون تونس و مصر و غيره توصيه می کنند که دست به سرکوب مردم نزنند . طنز گزنده این موضع گيری در این است که خود حکومتی که سی و دو سال است آدم می کشد و هم اکنون نيز هر چند ساعت یک نفر را اعدام می کند و به ویژه در سال ٨٨ به وحشيانه ترین شکلی اعتراضات بر حق و عادلانه مردم را سرکوب و کشتار کرد بی شرمانه به دولت های دیگر توصيه می کند که دست به سرکوب و کشتار مردم نزنند و به خواست های مردم گردن بگذارند؟ ! طنز تلخ دیگر ادعاهای کاذب سران حکومت اسلامی، آن هم در مقطع انقلاب ٥٧ در این است که انقلاب ٥٧ مردم ایران را اسلامی می می نامند . در حالی « انقلاب اسلامی ایران » نامند. البته دولت های جهان و تحليل گران بورژوازی نيز انقلاب ٥٧ را که این انقلاب نه برای اسلام، بلکه برای نان و آزادی و عدالت بود . به همين دليل نيز خمينی، قبل از این که به قدرت برسد اجبارا می گفت پول نفت را در بين مردم ایران تقسيم خواهيم کرد؛ ما حکومت نخواهيم کرد و همه سازمان ها از مجاهدین تا کمونيست ها آزادند فعاليت کنند . اما حکومت اسلامی که هم یک گرایش قوی در جامعه ایران بود و هم با حمایت بورژوازی داخلی و بين المللی قدرت را گرفت . چرا که شاه امکاناتی بی کران را در اختيار حوزه های علميه و مساجد و طلبه ها و آخوندها گذاشته بود و تنها با آخوندهایی مخالفت می کرد که با حاکميت وی مخالف بودند . هم چنين بورژوازی جهانی و به نمایندگی از آن ها، چهار ابرقدرت وقت، یعنی سران گرد هم آمدند و در مورد انقلاب مردم ایران، به این نتيجه « گوادولوپ » آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلستان در رسيدند که مردم شاه را نمی خواهند بنابراین، حمایت خود را از او قطع کنند و با حفظ نيروهای سرکوبگر و به ویژه ارتش قدرت را به گرایش مذهبی به رهبری خمينی حمایت کنند . زیرا ارتش در همه نقاط جهان، طوری آموزش دیده که حافظ سرمایه است و از دیدگاه سرمایه داری، باید آن را در هر شرایطی حفظ کرد . بنابراین، هم قدرت بسيج و امکانات گرایش مذهبی و هم بورژوازی بين المللی دست به دست هم دادند و انقلاب مردم ایران را به مسلخ بورژوازی بردند و به زور سرنيزه اسلامی اش کردند . بنابراین، دليل اصلی سران حکومت اسلامی که از تحولات انقلابی از تونس تا مصر به وحشت افتاده اند و تب کرده اند در واقع هذیان می گویند . حمایت و به نظاميان « مردم مسلمان مصر و تونس » برای مثال، مجمع روحانيون مبارز با انتشار بيانيه ای از حرکت تسليم شوند . در بخش هایی از « برابر خواست مردم » و پس مانده های حاکميت مصر و تونس هشدار داد که در در پی حوادث تونس مردم مصر که صاحب تمدن کهن و جایگاه والایی در دنيای عرب و ...» : این بيانيه آمده است مردم مصر در زیر سلطه » ... اسلام هستند نيز به پا خاستند و خواستار سرگونی حاکم دیکتاتور خود شدند حاکمی زندگی کرده اند که ... در طول سه دهه آنان را از تمامی مواهب آزادی های یک ملت مسلمان و با سابقه مجمع روحانيون مبارز از عالمان دینی و دانشمندان » ؛« درخشان تمدنی و اسلامی محروم ساخته است اسلامی در این کشورها متواضعانه می خواهد که در این نهضت مقدس که مورد رضای خداوند است مردم را بيش از هميشه یاری رسانند و آنان را برای نجات از حاکميت زور و سلطه جباران که خواست اسلام عزیز است هدایت و همراهی کنند و با تاسی به پيامبر بزرگ اسلام و بزرگان دین مردم را برای رسيدن به هدف نهایی که ...«. حاکميت به دور از ظلم و ستم و دیکتاتوری و استبداد است اميدوار به رحمت و یاری خداوند سازند آيت الله محمدعلی تسخيری، دبير مجمع تقريب مذاهب اسلامی، در گفتگو با خبرنگار مهر، ادعا کرد گفت : این آخوند که در روز روشن دروغگو !؟« انقلاب مردم تونس در اعتراض به ضديت با دين بود نه مساله نان و کار » تبليغات » : نسبت داد و گفت « رسانه های استکباری » می گوید، خيزش مردم به مساله نان و کار را به تبليغات رسانه های استکباری سعی کرد که بگويد اين نهضت مربوط به نان، مشاغل و امثال اين هاست نه اعتراض به «. ضد اسلامی بودن حکومت بن علی به نقل از روابط عمومی حزب موتلفه اسلامی، محمدنبی حبيبی آه در ، « توانا » به گزارش باشگاه خبری فارس ما سال ها بود آه منتظر چنين زلزله ای بوديم؛ غرب » : پايان نشست دبيران اين حزب سخن می گفت، ادعا کرد با تردستی وقوع اين زلزله را به تاخير می انداخت اما امروز آتشفشان هايی در جهان اسلام و ب ه ويژه در جهان عرب شروع به فعال شدن هستند آه اصلی ترين سمت و سوی آن ويران آردن بنيان های مدرنيته و «. سكولاريسم در جهان اسلام است به گزارش خبرنگار ایسکانيوز، حجت الاسلام و السمليمن محمد خدیری، در مراسم نماز جمعه هفته گذشته شعاع انقلاب اسلامی ایران جهان را فراگرفته و در جای جای دنيا پرتو افشانی می » : شهر جدید پرند، گفت کند ... صدور انقلاب به سرتاسر جهان یکی از آرزوهای امام راحل بود که این امر امروز به وقوع پيوسته است، «... آمریکا و استکبار جهانی بدانند که مسلمانان و جهانيان به برکت این انقلاب بيدارند 4 سيداحمد خاتمی امام جمعه تهران و از حاميان سيدعلی خامنه ای، اتفاقات مصر و تونس و لبنان را متاثر از انقلاب ١٣۵٧ ایران دانسته و مدعی شد که این رخدادها به نوعی ادامه انقلاب اسلامی است . بنا به گزارش روشنگری، اسد ابوخليل تحليل گر سرشناس عرب و استاد دانشگاه کاليفرنيا که وب سايت دارد به ادعای احمد خاتمی، واکنش نشان داده و نوشته است : « عرب خشمگين » معروفی نيز تحت عنوان روحانی احمد خاتمی مانند ریيس اش، احمدی نژاد، بی مغز است . او در نماز جمعه گفت شورش ها در تونس » های انقلاب اسلامی ايران است . به اين ابله بگوييد حتی يک شعار اسلامی در خيابان های « پس لرزه » و مصر از تونس يا مصر يا يمن نبود . خواب ببينی! از آغاز حرکات اعتراضی مردم مصر، بيش تر نویسندگان و هنرمندان کشور در گردهمایی های اعتراضی شرکت دارند . برخی از روشنفکران که در سال های گذشته، به خاطر رواج سانسور و اختناق در خارج به سر می بردند، در روزهای اخير برای حمایت از جنبش اعتراضی به مصر برگشته اند . یکی از نخستين نهادهای فرهنگی بود که با ، « اتحاد کتاب مصر » تشکل سراسری نویسندگان مصر به نام اعتراضات مردمی هم صدا شد . این تشکل دمکراتيک نویسندگان، پس از برگزاری جلسه ای فوق العاده در ٢٧ ما همبستگی کامل خود را با اعتراضات مشروع » : ابراز کرد « جنبش خشم » ژانویه، در بيانيه ای حمایت خود را از «. مردم اعلام می کنيم و هرگونه برخورد خشونت آميز با آن را محکوم می دانيم به گزارش خبرگزاری ها، احمد صبری، نعيم صبری و علاءالاسوانی از نویسندگان مشهوری هستند که در تمام ميدان آزادی )، در کنار مردم بوده اند. ) « ميدان تحریر » آکسيون های اعتراضی شرکت داشته و در خيابان و به شدت به حسنی مبارک « الجزیره » احمد فؤاد نجم، یکی از شاعران بزرگ مصر در گفتگویی با کانال عربی او گفت که تمام تمهيدات مبارک، او را از سقوط «. مبارک ریيس باند است نه ریيس جمهور » : حمله کرد و گفت مجازات خواهد کرد . « خيانت به ميهن » نجات نخواهد داد و ملت مصر او و همه هم دستان او را به خاطر فؤاد نجم، شاعر سوسياليست مصر، که از زمان جمال عبدالناصر و انور السادات، چند بار به زندان افتاده است، به خاطر اشعار مترقی و مبارزه جویانه در سراسر جهان عرب شهرت دارد . حضور داشته است . او به « روز خشم » نعيم صبری، یکی از رمان نویسان برجسته مصر نيز در تمام مراحل جنبش با متانت و آرامش به حسنی « کفایه » در گذشته مردم مصر با فریادهای خود در جنبش » : خبرنگاران گفته است «. مبارک گفتند که بهتر است به زبان خوش قدرت را رها کند. او گوش نکرد و حالا باید راه فرار را در پيش گيرد علاء الاسوانی، نویسنده سرشناس مصری در گفتگویی با روزنامه آلمانی تاگس اشپيگل ٣١ ژانویه ٢٠١١ ، از جوانان مصر خود را درمانده و بی آینده می بينند و این را به علت » : دفاع کرده است « جنبش خشم » اهداف تسلط فساد و اختناق در کشور خود می دانند . آن ها دیگر از حاکميت وحشت ندارند و به برکنار کردن آن مصمم «. هستند جوانان خواهان تحولات عميق هستند . آن ها از استبداد سياسی که طی ٣٠ سال خود را » : اسوانی، می افزاید بر کشور تحميل کرده است، خسته شده اند . آن ها مایل هستند که انتخابات تقلب آميز پارلمان لغو شود و «. حاکميتی تازه با انتخابات سالم و شفاف بر سر کار آید حامد عبدالصمد، از روشنفکران برجسته دیگر مصری است که تحصيلات خود را در آلمان انجام داده و تبعيت آلمانی گرفته است . عبدالصمد، این روزها برای شرکت در جنبش اعتراضی به مصر رفته است. او در گفتگویی با مبارک سی سال است که » : به شدت به حسنی مبارک حمله کرده است ،« فرانکفورتر الگماینه » روزنامه آلمانی ملت ما را غارت می کند . او به دنيا می گوید که تنها ضامن امنيت و ثبات در مصر است، در حالی که او بزرگ ترین خطر برای مصر و ثبات منطقه است . مردم مصر با وقار و آرامش به اعتراضات خيابانی دست زده اند، اما مبارک به مزدوران خود دستور داده که به خشونت و آشوب دامن بزنند، تا وانمود کند که با تضعيف حاکميت او مصر به «. آشوب و ناامنی فرو می رود عبدالصمد که از منتقدان اسلام سياسی است، درباره نقش نيروهای اسلام گرا در جنبش کنونی می گوید : این هم یک نيرنگ مبارک است که وانمود می کند با رفتن او حتما بنيادگرایان قدرت را به دست می گيرند، در » حالی که رفتن او تنها راه استقرار دموکراسی در مصر است . این روزها در خيابان های مصر همه مردم سخن می گویند، نه یک فرقه اسلامی . من در تظاهرات اعتراضی حضور داشتم و به ندرت شعارهای اسلامی شنيدم. این جا همه به دنبال آزادی هستند . غرب باید بداند که در سال های اخير نسلی در مصر بار آمده که قبل از هر چيز «. مصمم است در آزادی زندگی کند عمر شریف، هنرپيشه نامی مصر که در سطح بين المللی نيز معروف است به صف مخالفان حسنی مبارک مبارک نتوانست مشکلات مصر را » ، پيوسته و از او خواسته است که از قدرت کناره گيری کند. به نظر عمر شریف «. حل کند و سی سال حکومت توام با فساد و قلدری کافی است این هنرپيشه ٧٨ ساله که اکنون در قاهره زندگی می کند، در انتقاد از شکاف طبقاتی در کشورش به رادیو یک صدم جمعيت مصر درآمد افسانه ای دارند، در حالی که اکثریت بزرگ مردم گرسنه » : فرانسه، گفته است «. هستند حمایت می کنند و این « اخوان المسلمين » عمر شریف، هم چنين گفته است که حدود ٢٠ در صد از مردم مصر از البته مایه نگرانی است، اما نباید توجيهی برای ادامه نظام کنونی باشد . اما خنده دار از همه سخنان اما جمعه قم است . محمد سعيدی، امام جمعه شهر قم، در یک سخن رانی در مردم این دو کشور باید بدانند » : اضافه کرد ،« معترضان در تونس و مصر رهبر ندارند » شهر قم، با اشاره به این که «. آیت الله خامنه ای رهبر مسلمانان جهان است و باید مطيع وی باشند 5 پيش از این نيز سایت رسمی سيدعلی خامنه ای با انتشار ویژه نامه ای، به نقل از خامنه ای، نوشته بود : شكى نيست آه بر اساس حقايقى آه خداى متعال تقدير آرده است، خاورميانه جديد شكل خواهد گرفت و » «. اين خاورميانه، خاورميانه اسلام خواهد بود موج هايی از نور » : آیت الله نوری همدانی، در رابطه با اعتراضات مردم مصر و تونس، چنين موضع گيری کرده بود انقلاب اسلامی به کشورهايی هم چون تونس، مصر، اردن و يمن رسيده و مردم بيدار شده اند . به برکت انقلاب او، هم چنين «. اسلامی در تونس بعد از ۵٠ سال صدای اذان شنيده شد و بعد از ٢۵ سال نماز جمعه بر پا شد دانسته بود . « نشانه های ظهور امام زمان » در سخنان دیگری، این حرکت ها را از از سوی دیگر، علی سعيدی، نماینده ولی فقيه در سپاه پاسداران نيز درباره اتفاقات رخ داده در مصر و تونس، هم اآنون در کشور شاهد شكل گيری انقلاب چهارم هستيم، اين انقلاب از نوع توحيدی و خداگونه » : گفته است او، با اشاره به اتفاقات اخير سياسی در آشورهای منطقه و به ويژه آشور تونس، گفته «. مانند گذشته است «... اين امر و برخاستن مردم عليه حكومت ظلم و جور از دلايل وقوع انقلاب چهارم است » : بود با شناختي آه از مردم بزرگ، انقلابی و » : از سوی دیگر، علی اکبر صالحی، وزیر جدید امور خارجه نيز گفته است تاريخ ساز مصر داريم، مطمئن هستيم آه آنان نقش خود را در ايجاد خاورميانه ای اسلامی ... به خوبی ايفا «. خواهند آرد در ...» : ٢١۴ تن از نمایندگان مجلس ارتجاع اسلامی نيز با صدور بياني ه ای در رابطه با مبارزات مردم مصر، نوشتند نهايت ضمن تبريك به ملت عزيز مصر، اميدواريم با هوش و ذآاوت هميشگی خود، مانع اجرای سياست های «. غربی - صهيونيستی در تحليل و افت فرسايشی قيام و يا انحراف آن از معيارهای اسلامی انتفاضه شود باین ترتيب، همه این موضع گيری ها، تحليل ها و گزارشات نشان می دهند که سران و مقامات حکومت اسلامی، به دروغ گویی و هذیان گویی در رابطه با تحولات انقلابی تونس و مصر و غيره افتاده اند . آن هم در حالی که فقط در طول یک سال و نيم گذشته سران حکومت اسلامی، مقامات نظامی، امنيتی و قضایی بارها عوامل داخلی جنگ » ،« مشتی خس و خاشاک » و « انگشت شمار » مردم معترض و حتی منتقدان حکومت را شان، با تهدید « ستاد عمليات روانی نيروهای مسلح » و غيره ناميده اند، اکنون نيز دبير « فتنه گر » ،« نرم دشمنان تلفات این جنگ بر » : اعلام کرده است که « عوامل جنگ نرم » برای مقابله با « بازدارندگی نظامی » مردم و تاکيد بر «. خلاف جنگ سخت، ميليونی است سرتيپ پاسدار مسعود جزایری که اخيرا در جمع روسای عقيدتی سياسی، مدیران روابط عمومی و فرهنگی سال هاست که در عرصه جنگ نرم دشمن هستيم » : وزارت دفاع در استان فارس، سخن می گفت، ادعا کرد ولی متاسفانه نسبت به این جنگ دیر هوشيار شدیم، این جنگ دارای ابعاد و زوایای پيچيده ای است و تلفات «. این جنگ بر خلاف جنگ سخت، ميليونی است پس از خيزش ميليون ها تن از مردم ایران و در پيشاپيش همه جوانان دختر و پسر در سال ٨٨ ، در طول یک سال کسانی که در این جنگ در » و « جنگ نرم » و نيم گذشته سران و مقامات ریز و درشت حکومت، همواره با طرح مردم را تهدید و چوبه های دار را در تمام شهرهای کشور برپا کرده اند تا با آفریدن رعب ، « خدمت دشمن هستند و وحشت بيش تر در جامعه، به حاکميت جنایت کارانه خود ادامه دهند . به نوعی ، « تلفات ميليونی در جنگ نرم » در واقع سخنان اخير دبير ستاد عمليات روانی نيروهای مسلح درباره تایيد ميليون ها معترض و منتقد حکومت نيز هست و ترس حکومت از خيزش جدید مردمی را به نمایش می گذارد . علاه بر این ها، دليل این که سران و مقامات حکومت اسلامی عليه مبارک چنين مواضع خصمانه ای را اتحاذ کرده اند را باید در رقابت و کشمکشی دانست که بين دو حکومت در جریان بوده است . یعنی ایران، تنها کشور خاورميانه است که با مصر هيچ گونه رابطه دیپلماتيکی ندارد و حرکت های انقلابی مردم مصر را مشابه با انقلاب اسلامی سال ١٩٧٩ می داند . لازم به تاکيد است که سخنان و ادعاهای سران و مقامات حکومت اسلامی به حدی مضحک هستند که در جامعه برای آن ها، انواع و اقسام جوک ها را می سازند . برای مثال، یک کاربر اینترنت در وب لاگ خود به طنز درخواست یک کشتی ، « رفع بلا » و « دفع فتنه » دیکتاتور مصر از جمهوری اسلامی جهت » نوشته است که «. ساندیس و تعداد زیادی پوستر از چهر ه تمام رخ احمدی نژاد کرده است استفاده از نوشابه های یک بار » : را این گونه توصيف کرده است « انقلاب در تونس و مصر » وبلاگ دیگری نيز دلایل مصرف به جای نوشابه شيشه ای، عدم پخش اخبار در ساعت بيست و سی، کمبود مرتضوی، رادان و طائب و «. استفاده از نيروهای نظامی در درگيری های خيابانی به جای لباس شخصی ها کمبود امکانات تفریحی مانند کهریزک، اوین و رجائی شهر، عدم » : نویسنده این وبلاگ، در ادامه اضافه می کند «. شيوع مننژیت در بازداشتگاه ها و بالابردن سطح انتظارت عمومی با عرضه رانی به جای ساندیس وب لاگ نویس دیگری، ضمن اشاره به شادی حکومت ایران از اتفاقات مصر برخی حوادث سال گذشته ایران را در تلویزیون ضرغامی چه ذوقی کرده اند کودتاچيان، چه شوقی برپاست در دل شان . » : بازخوانی کرده است چنان از ضرب و شتم مردم معترض و قطعِ تلفن و ا سام اس و اینترنت در مصر حرف می زنند که انگار نه انگار خودشان در همين یک سال و نيم گذشته نزدیک به صد نفر را در خيابان های ایران شهيد کرده اند ... ای حکومت خوشحال بی دیکتاتور ! شما از این که ملت بریزد در خيابان و فقط به شما نگاه کند هم می ترسيد. شما از بوق زدن ملت هم می ترسيد و باتوم می زنيد، جشن تان برای سقوط دیکتاتورهای خاورميانه، حکایت همان دزد است که ملتی برای گرفتنِ این دزد دنبالش می دویدند و خود دزد هم از ترس داد می زد : دزد را بگيرید، دزد را «. بگيرید بگيرید 6 باین ترتيب، تاکنون در تحولات تونس، هيچ شعاری و نمادی از تحرک گرایش مذهبی دیده نشده است . بعلاوه رهبر حزب اسلامی در تونس که پس از بيست و دو سال تبعيد به کشورش ، « راشد غنوشی » مهم تر از همه بازگشته، در مصاحبه با شبکه های خبری مختلف از جمله خبرگزاری آسوشيتدپرس، از این که رسانه های غربی این من » : او را هم چون آیت الله خمينی، بنيان گذار حکومت اسلامی تصویر می کنند، انتقاد کرد و گفت «. نيستم چرا مردم می خواهند مرا با (اسامه) بن لادن و (آیت الله) خمينی مقایسه کنند، در » : غنوشی، در ادامه افزود اشاره او به حزب رجب طيب اردوغان نخست وزیر ترکيه و از رهبران حزب «. حالی که به اردوغان نزدیک تر هستم اسلامی عدالت و توسعه است . تونس، در بازگشت رهبرشان پس از بيست و دو سال تبعيد، « نهضت اسلامی » هم زمان با شادی هواداران بسياری از فعالان حقوق زنان و نيروهای سکولار با تجمع در فرودگاه و سردادن شعارهایی، از دخالت دین در دولت و بازگشت اسلام گرایان به تونس اظهار نگرانی کردند . ١١ بهمن ١٣٨٩ برابر با ٣١ ژانویه ٢٠١١ ، راشد غنوشی در همان ساعات « الشرق الاوسط » به گزارش امروز نخست اقامت در منزل برادرش در شمال پایتخت تونس، تلاش کرد تا به نگرانی ها پاسخ دهد . او، با اشاره به به ؛ « من خمينی نيستم » نادرستی چهره ای که برخی رسانه های غربی از وی نشان داده اند تصریح کرد که اعتقاد غنوشی، تفکر اسلامی وی شباهتی به مدل اسلام گرایی در ایران ندارد، وی خود را رهبر حزبی در ترکيه شباهت دارد . وی مدعی است که این « حزب عدالت و توسعه » اسلامی و دموکراتيک می داند که به حزب به جامعه دینی احترام می گذارد اما اجازه نمی دهد دین در اداره حکومت دخالت کند . با توجه به این که حزب وی دو دهه از کشور دور بوده، آمادگی ایفای نقش در عرصه » : غنوشی، گفته است سياست را ندارد و کاندیدایی در انتخابات ریاست جمهوری آینده نخواهد داشت اما در انتخابات پارلمانی شرکت «. خواهد کرد « اخوان المسلمين » غنوشی که اکنون ۶٩ سال دارد در پایان ٣٠ سالگی اش، از همان روزها که با تاثيرپذیری از را در تونس تاسيس کرد اما بيش از برگزاری جلسات قرآن در مساجد، فعاليت « جماعت اسلامی » ، در مصر آشکاری نداشتند . در سال های پایانی دهه ١٩٧٠ ، حبيب بورقيبه، ریيس جمهور پيشين تونس، به درخواست مجوز آن ها برای انجام فعاليت قانونی پاسخ منفی داد و سرانجام راشد غنوشی در سال ١٩٨١ بازداشت شد و تا سه سال بعد در زندان ماند . با روی کارآمدن زین العابدین بن علی در سال ١٩٨٧ و با توجه به روابط مسالمت آميز او با اپوزیسيون در روزهای نخست به قدرت رسيدنش، فعاليت سياسی حزب غنوشی افزایش یافت و با مشارکت در انتخابات پارلمانی توانست ١٧ درصد آراء را به دست آورد . تغيير نام داده بود، رفته رفته با دولت جدید تونس نيز به « نهضت اسلامی » که دیگر به « جماعت اسلامی » روابط تيرگی گرایيد، تا آن که غنوشی مجبور شد در سال ١٩٨٩ تونس را به مقصد الجزایر و سپس لندن ترک کند و دو سال بعد فعاليت حزب او ممنوع شد . به نظر می رسد که غنوشی، اوضاع کشور و خواست ها و مطالبات جوانان و زنان و مردم آزاده را فهميده و به همين دليل خود و حزبش را فعلا در حاشيه نگه داشته است . البته ناگفته نماند که خمينی هم قبل از این که به قدرت برسد به نوعی همين حرف های شبيه غنوشی را زده بود . بنابراین، جامعه نباید در مورد تحرک ارتجاعی گروه های اسلامی، دچار خوش باوری شود. در تحولات کنونی مصر، علاوه بر فعاليت کارگران، زنان، دانش جویان و مردم تحت ستم و آزادی خواه، جنبشی به نيز فعاليت دارد که به ویژه در بين جوانان پایگاه گسترده ای دارد . « جنبش جوانان ۶ آوریل » نام این جنبش در سال ٢٠٠٨ ، با استفاده از فيس بوک توسط گروهی از جوانان مصری بنيان گذاشته شد که به حمایت از کارگران اعتصابی خواستار اعتصاب سراسری مصر در ششم آوریل آن سال شدند . اعضای این جنبش اکثرا جوانان تحصيل کرده مصری هستند که از طریق فيس بوک، تویتر و فليکر در برگزاری همایش های دمکراتيک نقش مهمی بازی کرده اند . جنبش ۶ آوریل، از شهروندان مصری خواسته است که تا تحقق خواسته های خود به راهپيمایی های اعتراض آميز عليه دولت حسنی مبارک ادامه دهند . اما به نظر می رسد که دولت ها و رسانه های بين المللی سرمایه داری، نقش ليبرال ها را در تحولات مصر برجسته کرده اند . محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بين المللی انرژی اتمی پس از بازگشت به مصر تشکيل داده است . رهبران احزاب « جمعيت ملی تغيير » سازمانی متشکل از چندین گروه مخالف دولت تحت نام سياسی ليبرال از جمله الغد و جبهه دمکراتيک و هم چنين اسلام گرایان اخوان المسلمين و سياستمداران قدیمی، روشنفکران و اعضای برخی نهادها و احزاب مخالف دولت مصر از جمله جنبش دموکراتيک تغيير، زیر چتر این جنبش گرد آمده اند . اخوان المسلمين، با وجود آن که از سوی دولت مصر غيرقانونی اعلام شده است بزرگ ترین و سازمان یافته ترین گروه مخالف دولت مصر است . این گروه توانست در سال ٢٠٠۵ یک پنجم کرسی های پارلمانی را در انتخابات عمومی مصر به خود اختصاص دهد . اعضای اخوان المسلمين به عنوان کاندیداهای مستقل در این انتخابات شرکت کرده بودند . اما در دور اول انتخابات پارلمانی مصر در سال ٢٠١٠ اخوان المسلمين کرسی های خود را از دست داد و دور دوم انتخابات را تحریم کرد . ، جان لاین، خبرنگار تلویزیون جهانی بی بی سی در قاهره روز سه شنبه ١٢ بهمن ١٣٨٩ برابر با ١ فوریه ٢٠١١ در گزارشی از ميدان التحریر، گفت : ظهر امروز عده ای از اخوان المسلمين اقدام به برپائی نماز کردند، اما 7 بسياری از کسانی که در این تظاهرات حضور دارند جوانان سکولار هستند و حتی اگر آن ها مذهبی هم باشند باید دید که در صورت پيروزی تظاهرات تا چه اندازه از اخوان المسلمين حمایت خواهند کرد . یک زن تظاهرکننده می گوید من فردی مسلمان هستم اما موافق اخوان المسلمين نيستم . من مسلمان هستم و در خانه خودم فرایض دینی را به جای می آورم ولی نمی خواهم مذهب را با سياست درهم بياميزم . من از اخوان المسلمين حمایت نخواهم کرد چون خواستار حکومتی دمکراتيک هستم . یک مساله مهم دیگر در رابطه با تحولات مصر این است که همه دولت های جهان و منطقه، از رشد و گسترش تحولات انقلابی به شدت سراسيمه شده اند . دولت ترکيه، از ادامه ناآرامی ها در مصر ابراز نگرانی کرد. به گزارش خبرگزاری شين هوا، ١ فوریه ٢٠١١ ، جميل چيچک سخن گوی دولت و معاون نخست وزير ترکيه از گسترش اعتراض های مردمی در مصر ابراز نگرانی کرد و مردم اين کشور را از درگيری با نيروهای امنيتی بر حذر داشت . چيچک، پس از نشست کابينه ترکيه درباره شرايط امنيتی در مصر و تونس، در جمع خبرنگاران ادعا کرد، مصر در برقراری صلح و امنيت در منطقه خاورميانه از اهميت فوق العاده ای بر خوردار است و مقامات آنکارا خواستار برقراری امنيت و آرامش در اين کشور هستند . چيچک، با اشاره به روابط تاريخی ترکيه با مصر و تونس گفت، آنکارا معتقد است که بايد به مردم مصر اجازه داده شود تا اعتراض های آرام برگزار کنند و بايد به آن ها آزادی بيان داده شود . بشار اسد، ریيس جمهور سوریه، احتمال رسيدن موج اعتراضات تونس و مصر به سوریه را نفی کرد و ادعا نمود : « وال استریت ژورنال » اسد که روز دوشنبه ٣١ ژانویه ٢٠١١ ، با «. هيچ نارضایتی عمومی در سوریه وجود ندارد » عوامل شيوع بيماری در » سخن می گفت، رکود سياسی و اقتصادی، ایدئولوژی ضعيف و دخالت بيگانگان را و آشفتگی سياسی در مصر و تونس خواند . « منطقه به علت رکود و ایستایی مبتلا به ميکروب شده ایم، اما این آشفتگی سياسی به سوریه نمی رسد » : او، گفت زیرا در پنج دهه حکومت حزب بعث، رابطه محکمی ميان مردم و حکومت وجود داشته و هيچ نارضایتی عمومی «. وجود ندارد ریيس جمهور سوریه، در این مصاحبه که هم زمان با خبرگزاری رویترز در رسانه های عربی منطقه منتشر شد، چنين شکافی در سوریه وجود ندارد و اگرچه وضع اقتصادی ما به علت تحریم های بين المللی از » مدعی شد که «. مصر دشوارتر است اما با خيزش و اعتراض عمومی مواجه نيستيم اسد، در عين حال با اشاره به امکان تغيير قانون مطبوعات در جهت آسان گيری بيش تر بر رسانه ها بر ضرورت اولویت ما حفظ ثبات کشور، حمایت از جامعه در برابر تندروی » : اصلاحات و هماهنگی با تحولات تاکيد کرد و گفت هيچ » : او، در این گفتگو ایران را هم پيمان کليدی سوریه خواند و گفت «. ها و البته بهبود وضعيت اقتصادی است «. کس، خوشش بياید یا نياید، نمی تواند از ایران چشم پوشی کند اسد، در حالی از ثبات و مصونيت کشورش از نارضایتی عمومی سخن می گوید که از ٨ مارس ١٩۶٣ تاکنون در نيز « رفتار انتقادی نسبت به دولت » این کشور، وضعيت اضطراری اعلام شده و نزدیک به نيم قرن است که جتی به علت اعلام این وضعيت ممنوع است . قانون شماره ۵١ مصوب ١٩۶٢ در سوریه، به دولت اجازه می دهد که در صورت به خطر افتادن امنيت ملی، وضعيت اضطراری اعلام کند؛ شرایطی که در آن آزادی های سياسی و اجتماعی متناسب با خطری که امنيت کشور را تهدید می کند محدود می شود . در حالی است که هم اکنون بسياری « آسان گيری بيش تر بر رسانه ها » وعده بشار اسد در این مصاحبه اش به از سایت های اینترنتی در این کشور فيلتر هستند و دسترسی به شبکه های اجتماعی مانند فيس بوک، تویيتر و یوتيوب به سادگی امکان پذیر نيست . ١٢ بهمن ١٣٨٩ ، ضمن اعلام - روز سه شنبه ١ فوریه ٢٠١١ ،« عمان » دفتر پادشاهی اردن، در پایتخت این کشور اصلاحات » خبر انحلال کابينه و تغيير نخست وزیر افزود که ریيس دولت جدید، معروف البخيت، ماموریت یافته را در کشور عملی سازد . این تغييرات در پی اعتراضات نيروهای مخالف دولت اردن صورت می « واقعی سياسی گام های عملی ، سریع و » گيرد. دفتر پادشاهی اردن، اعلام کرد که یکی از وظایف دولت جدید برداشتن تضمين » به منظور اجرای اصلاحات سياسی در کشور است. پادشاهی اردن هدف از این اصلاحات را « مشخص برای مردم کشور دانست . « زندگی بهتر در اعتراض به سياست های دولت، افزایش بی کاری، گرانی و مشکلات اقتصادی در اردن، روز جمعه ٢١ ژانویه ٢٠١١ ، هزاران شهروند اردنی به خيابان های عمان ریختند . رهبران گروه های اپوزیسيون در اردن اعلام کردند که تا رسيدن به خواسته های خود دست از اعتراض برنخواهند داشت . هزاران تظاهرکننده در عمان، پایتخت اردن که عمدتا به درخواست نيروهای کارگری و چپ به خيابان ها آمده بودند، خواستار برکناری دولت این کشور شدند . این حرکت تنها یک هفته پس از سقوط دولت بن علی در تونس، در اردن برگزار ش |
AuthorWrite something about yourself. No need to be fancy, just an overview. Archives
October 2011
Categories |