قرآن دستور به کشتن کفار میدهد
آیات قران به دو دسته تقسیم میشوند، آیاتی که در مکه بیان شده اند و آیاتی که در مدنیه پیامبر اسلام آنها را بیان نموده .
در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشار
مردمی بسر میبرد که پذیریش ایدهی جدید برایشان مشکل بود؛ اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه مردم اسلام را پذیرفته بودند و پیامبر اسلام احساس قدرت بیشتری میکرد:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/۲۹ محمد فرستادهی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشته ای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است.
در این آیه بیان میکند که مسلمانان به همدیگر رحم میکنند و با کفار بسیار سختگیرند.
همانگونه که ملاحظه میشود، قرآن کلمه ی اشداء را در مقابل رحماء آورده، پس اگر معنای "رحماء" رحم کردن باشد، معنای اشداء "بیرحم" بودن است.
زمان بیان این آیه دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی است که مسلمانان خود را قوی میدیند:
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران/۱۹۵ ) پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد من عمل هيچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى كنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانه هاى خود رانده شده و در راه من آزار ديده و کشتار کردند(جنگیدند) و كشته شدهاند بديهايشان را از آنان مى زدايم و آنان را در باغهايى كه از زير آن نهرها روان است درمى آورم پاداشى است از جانب الله و پاداش نيكو نزد الله است.
این آیه باز در مدنیه نازل شده و به مسلمانان یادآوری مینماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشتار سبب تکفیر گناهان شما میشود.
قران بیان مینماید که:
"وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/ ۱۹۳ ) و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنه اى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست"
در این آیه قرآن میگوید که تجاوز جز بر ظالمان روا نیست؛ اما ظالم از دید قرآن کیست؟
در آیات گوناگونی قرآن شرک را ظلم میداند و مشرک در حقیقت ظالم است:
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان /۱۳ ) و هنگامیکه لقمان به پسرش كه پندش مىداد گفت فرزندم به الله شرك مياور، چرا كه شرك ظلم بزرگى است.
پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن الله از طرف مشرکان در عبادت است.
مشرک کسی است که الله با کسانی دیگر میخواند.
قرآن از مسلمانان میخواهد که هنگام دعا، کسی دیگر را همراه او صدا نزنید:
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا (جن/۱۸ ) و مسجدها خاص الله است(بهترین مکان برای دعا مسجد است)، پس هیچکس را همراه الله صدا نزنید.
و در آیات بعدی این کار را شرک میداند.
لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده .
قرآن یکی از راه های نزدیکی به الله را کشتن در راه او میداند:
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/۲۴۴ ) در راه الله بجنگید(کشتار کنید) و بدانيد كه الله شنواى داناست .
و در (آل عمران/۱۶۷ )
این آیه باز در مدینه نازل شده است.
در آیه ی ۲۸ سوره ی توبه الله مشرکین را نجس میشمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيم "(توبه/۲۸ ) اى مؤمنان همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسالشان به مسجدالحرام نزديك شوند، و اگر از [ركود تجارت و] تنگدستى مىترسيد، پس در آینده ی نزدیک الله شما را از فضل خويش توانگر گرداند، كه الله داناى فرزانه است.
در آیه ی بعدی همین سوره بیان میشود که تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمی آورند را بکشید مگر اینکه به شما جزیه بدهند:
"قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ" (توبه/۲۹ )و کسانیکه از اهل كتابى(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشته ی الله و پيامبرش را حرام نمىگيرند و دين حق نمىورزند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه میگردد؟
یهودیان و مسیحیان مگر الله را قبول ندارند , مگر قرآن از پیامبرانسشان با نیکی یاد نمیکند , اگر اینگونه است پس چرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند قرآن در دنباله ی آیه دلیل این کار را میگوید:
" وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ" (توبه/۳۰ )و يهوديان مىگويند عزير پسر الله و مسيحيان مىگويند مسيح پسر الله، اين سخنى است كه به زبان مىآورند و به سخن كافران پيشين تشبه مىجويند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند.
طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگری عیسی را پسر الله میدانند در زمره ی مشرکانند ولی به مسلمانان میگوید که میتوانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بدان معناست که اگر جزیه نداند باید آنها را بکشید.
تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/۱۲۳ )اى كسانى كه ايمان آوردهايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
این آیه باز در مدینه بیان شده که لازم به توضیح اضافی در آن نمیبینم.
به این آیات توجه فرمائید:
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا (نساء/۷۶ ) كسانى كه ايمان آوردهاند در راه الله میجنگند (کشتار میکنند) و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند (کشتار میکنند) پس (با) ياران شيطان را بجنگید كه نيرنگ شيطان ضعيف است.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(محمد/۴ ) پس چون با كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامیکه آنان را از پاى درآورديد پس (اسیران) را امحکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است (امر الله) و اگر الله مىخواست از ايشان انتقام مىكشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شدهاند هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند.
الله مجوز تجاوز به زنان (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را میدهد.
او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است.
الله میگوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/۳۳ ) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستاده اش محاربه میکنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) مىكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
در اینجا "و" بین الله و رسوله "و" عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که برای یکی ثابت شد بر دیگری نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکار هستند" اگر مایل به دانستن شغل آنها هستیم کافی است که شغل یکی ازآنها را بشناسیم. پس روی همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قرآن از جنگ با الله میپردازیم؛ و نتیجه هم برای رسول قابل تعمیم است.
حرب با الله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با الله (خدای وهمی) نمیتوان به صورت فیزیکی مبارزه کرد. از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات الله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآن در واقع اعلام جنگ با الله است، لذا در این آیه چون حرب با الله مخالفت با اوست؛ پس حرب با رسول هم همینگونه است.
به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد.
در قضیه ی ساخت مسجد توسط عده ای( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسلام آورده بودند قرآن آنها را کسانی مینامد که با الله و رسولش در جنگ هستند. میدانیم که آنها با اسلام در کارزار فکری بودند:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(توبه/۱۰۷ ) و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلا با الله و پيامبر محاربه کرده بودند و سخت سوگند ياد مىكنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و الله گواهى مىدهد كه آنان قطعا دروغگو هستند.
تمام آیاتی که در آنها الله حکم به کشتن مشرکان داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قرآن پیدا نمیشود که هم مکی باشد و هم حرف از کشتن.
تفکر در قضاوت راستین با خودتان است
آیات قران به دو دسته تقسیم میشوند، آیاتی که در مکه بیان شده اند و آیاتی که در مدنیه پیامبر اسلام آنها را بیان نموده .
در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشار
مردمی بسر میبرد که پذیریش ایدهی جدید برایشان مشکل بود؛ اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه مردم اسلام را پذیرفته بودند و پیامبر اسلام احساس قدرت بیشتری میکرد:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/۲۹ محمد فرستادهی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشته ای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است.
در این آیه بیان میکند که مسلمانان به همدیگر رحم میکنند و با کفار بسیار سختگیرند.
همانگونه که ملاحظه میشود، قرآن کلمه ی اشداء را در مقابل رحماء آورده، پس اگر معنای "رحماء" رحم کردن باشد، معنای اشداء "بیرحم" بودن است.
زمان بیان این آیه دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی است که مسلمانان خود را قوی میدیند:
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران/۱۹۵ ) پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد من عمل هيچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى كنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانه هاى خود رانده شده و در راه من آزار ديده و کشتار کردند(جنگیدند) و كشته شدهاند بديهايشان را از آنان مى زدايم و آنان را در باغهايى كه از زير آن نهرها روان است درمى آورم پاداشى است از جانب الله و پاداش نيكو نزد الله است.
این آیه باز در مدنیه نازل شده و به مسلمانان یادآوری مینماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشتار سبب تکفیر گناهان شما میشود.
قران بیان مینماید که:
"وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/ ۱۹۳ ) و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنه اى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست"
در این آیه قرآن میگوید که تجاوز جز بر ظالمان روا نیست؛ اما ظالم از دید قرآن کیست؟
در آیات گوناگونی قرآن شرک را ظلم میداند و مشرک در حقیقت ظالم است:
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان /۱۳ ) و هنگامیکه لقمان به پسرش كه پندش مىداد گفت فرزندم به الله شرك مياور، چرا كه شرك ظلم بزرگى است.
پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن الله از طرف مشرکان در عبادت است.
مشرک کسی است که الله با کسانی دیگر میخواند.
قرآن از مسلمانان میخواهد که هنگام دعا، کسی دیگر را همراه او صدا نزنید:
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا (جن/۱۸ ) و مسجدها خاص الله است(بهترین مکان برای دعا مسجد است)، پس هیچکس را همراه الله صدا نزنید.
و در آیات بعدی این کار را شرک میداند.
لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده .
قرآن یکی از راه های نزدیکی به الله را کشتن در راه او میداند:
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/۲۴۴ ) در راه الله بجنگید(کشتار کنید) و بدانيد كه الله شنواى داناست .
و در (آل عمران/۱۶۷ )
این آیه باز در مدینه نازل شده است.
در آیه ی ۲۸ سوره ی توبه الله مشرکین را نجس میشمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيم "(توبه/۲۸ ) اى مؤمنان همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسالشان به مسجدالحرام نزديك شوند، و اگر از [ركود تجارت و] تنگدستى مىترسيد، پس در آینده ی نزدیک الله شما را از فضل خويش توانگر گرداند، كه الله داناى فرزانه است.
در آیه ی بعدی همین سوره بیان میشود که تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمی آورند را بکشید مگر اینکه به شما جزیه بدهند:
"قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ" (توبه/۲۹ )و کسانیکه از اهل كتابى(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشته ی الله و پيامبرش را حرام نمىگيرند و دين حق نمىورزند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه میگردد؟
یهودیان و مسیحیان مگر الله را قبول ندارند , مگر قرآن از پیامبرانسشان با نیکی یاد نمیکند , اگر اینگونه است پس چرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند قرآن در دنباله ی آیه دلیل این کار را میگوید:
" وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ" (توبه/۳۰ )و يهوديان مىگويند عزير پسر الله و مسيحيان مىگويند مسيح پسر الله، اين سخنى است كه به زبان مىآورند و به سخن كافران پيشين تشبه مىجويند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند.
طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگری عیسی را پسر الله میدانند در زمره ی مشرکانند ولی به مسلمانان میگوید که میتوانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بدان معناست که اگر جزیه نداند باید آنها را بکشید.
تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/۱۲۳ )اى كسانى كه ايمان آوردهايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
این آیه باز در مدینه بیان شده که لازم به توضیح اضافی در آن نمیبینم.
به این آیات توجه فرمائید:
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا (نساء/۷۶ ) كسانى كه ايمان آوردهاند در راه الله میجنگند (کشتار میکنند) و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند (کشتار میکنند) پس (با) ياران شيطان را بجنگید كه نيرنگ شيطان ضعيف است.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(محمد/۴ ) پس چون با كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامیکه آنان را از پاى درآورديد پس (اسیران) را امحکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است (امر الله) و اگر الله مىخواست از ايشان انتقام مىكشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شدهاند هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند.
الله مجوز تجاوز به زنان (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را میدهد.
او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است.
الله میگوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/۳۳ ) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستاده اش محاربه میکنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) مىكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
در اینجا "و" بین الله و رسوله "و" عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که برای یکی ثابت شد بر دیگری نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکار هستند" اگر مایل به دانستن شغل آنها هستیم کافی است که شغل یکی ازآنها را بشناسیم. پس روی همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قرآن از جنگ با الله میپردازیم؛ و نتیجه هم برای رسول قابل تعمیم است.
حرب با الله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با الله (خدای وهمی) نمیتوان به صورت فیزیکی مبارزه کرد. از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات الله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآن در واقع اعلام جنگ با الله است، لذا در این آیه چون حرب با الله مخالفت با اوست؛ پس حرب با رسول هم همینگونه است.
به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد.
در قضیه ی ساخت مسجد توسط عده ای( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسلام آورده بودند قرآن آنها را کسانی مینامد که با الله و رسولش در جنگ هستند. میدانیم که آنها با اسلام در کارزار فکری بودند:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(توبه/۱۰۷ ) و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلا با الله و پيامبر محاربه کرده بودند و سخت سوگند ياد مىكنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و الله گواهى مىدهد كه آنان قطعا دروغگو هستند.
تمام آیاتی که در آنها الله حکم به کشتن مشرکان داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قرآن پیدا نمیشود که هم مکی باشد و هم حرف از کشتن.
تفکر در قضاوت راستین با خودتان است